سوگ کودکان را چطور آسان کنیم/راهکارهای کلیدی توضیح مرگ والدین
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۳۸۶۰
گروه زندگی ـ زهره سعیدی: همین چند روز پیش بود که در کمال ناباوری در مراسم تشیع پیکر دوستی شرکت کردم که سال ها با هم همکار بودیم و در کنار هم فعالیت اجتماعی داشتیم، در همه دورانی که با هم و کنار هم کار می کردیم خندیدیم و گریستیم و امیدوار بودیم. لحظه وداع پاهایم سست شده بود و نمی توانستم سمت مزارش بروم، آخر چطور ممکن بود، همین چند روز قبلتر همکاران با او صحبت کرده بودند! آه که مرگ زمانی که انتظارش را نداری سراغ عزیزانت می آید، گفتم عزیزان! خانواده اش را می بینم که سر مزارش مویه میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با همه درد و ناراحتی که در وجودم احساس می کنم اما فکر میکنم، اگر بعدها این سوگ را بدون حضور او در مراسم تشیع مادرش تجربه کند، آیا تجربه بدتری نخواهد بود؟ آیا بهتر نبود که اینجا باشد ؟!گریه کند و خودش را تخلیه کند. درست است که یک کودک شش ـ هفت ساله است اما بعدها پرسش های بیشتری از مرگ مادرش خواهد داشت. حال پس از این چطور میخواهند او را با این واقعیت روبه رو کنند. این پرسش ها و پرسش های دیگر در ذهنم نقش می بندد، در حالیکه اشک می ریزم و برای همکارم اشک می ریزم. اما حالا سوال این است که چطور می توان یک کودک را با سوگ پدر یا مادرش آشنا کرد؟ آیا بچه ها این واقعیت را میتوانند بپذیرند یا خیر و بهترین راه برای آرام کردن کودکان سوگوار چیست؟
*مرگ حق است اما پذیرشش برای کودکان دشوار
شاید عده ای بگویند که هر کسی یک طوری با مرگ عزیزانش کنار می آید، چون مرگ حق است و همه می میرند اما واقعیت این است که روح حساس بچه ها شاید نتواند این واقعیت را به راحتی قبول کند و برایش سنگین باشد که مادر یا پدرش را از دست بدهد، چرا که آنها منبع وجودی بچه ها هستند و بچه ها نیازهای طبیعی شان را با آنها در دوران کودکی تأمین میکنند. خیلی از بچه ها در دوران کودکی سوالاتی درباره مرگ از پدر و مادرها می پرسند، مثل اینکه «مرگ چیست؟»، «آدم ها می میرند کجا می روند؟» ، «مادر یا پدر کجاست؟». یا سوالاتی از این دست که باید براساس سن و سال بچه ها توسط پدر و مادر حتما پاسخ داده شود تا بچه ها به خیال بافی های بی مورد نپردازند. اما اگر یک پدر یا مادر خودش فوت کند ، آن هم ناگهانی. آیا باید واقعیت را به بچه ها گفت یا خیر ؟و چطورباید گفت؟
«محمد متفقی» روانشناس در گفت وگو با فارس در این باره می گوید: «نکته اصلی این است که بدانیم هیچ بچه ای در هر مقطع سنی مرگ پدر یا مادر را به طور کامل فراموش نمی کند و قطعا اثرات آن کم یا زیاد در وجودش باقی می ماند، مخصوصا اگر کودک بوده و میزان حمایت پدر و مادر از او زیاد باشد. مرگ پدر یا مادر بچه ها را با چالش های عدیده ای روبه رو می کند، چون بچه اُبژه های اولیه زندگی اش را از دست می دهد. مادر منبع حیات و نزدیک تری فرد به کودک و پدر حامی و تکیه گاه او است.
حال نکته دیگر این است که چطور بچه ها را با این واقعیت باید آشنا کرد. گام اول این است که اطرافیان پدر یا مادر باقی مانده باید طوری این بحران را شرح دهند که کمترین آسیب را بچه ببیند و کودک دچار اختلالات مختلف از جمله استرس پس از سانحه یا انواع اختلالات دیگر نشود چرا که برخی بچه ها شاهدان مرگ پدر یا مادر براثر تصادف یا بحران های دیگر مثل زلزله ، سیل یا هر اتفاق دیگری هستند.
بنابراین لازم است که بازماندگان مثل مادر یا پدر یا پدربزرگ و مادربزرگ واقعیت را به زبان ساده به کودک بگویند. مثلا اینکه «کسی که مُرده نفس نمی کشد. گرسنه نمی شود یا سردش نمی شود و همینطور به دنیا بر نمیگردد». نکته دیگر این است که به کودک همدلی را آموزش دهید، مثل اینکه: « بقیه در کنارش هستند و او تنها نیست و بقیه هم از این واقعه ناراحت هستند و به او اطمینان دهید که در کنارش هستید و تنهایش نمی گذارید.
بنابراین اجازه دهید بچه ها با مقوله های از دست دادن، پیری، بیماری ، تصادف و بحران های دیگر به فراخور سنشان آشنا شوند. بهتر است گاهی که او ناراحت و افسرده است آلبوم عکسهای خانوادگی تان را مرور کنید و عکس های پدر یا مادر از دست رفته اش را ببنید تا او با آنها التیام پیدا کند اما هرگز به کودک نگویید که فرد از دست رفته را فراموش کند یا اینکه او باز میگردد یا خدا او را از شما گرفته است ، چرا که اثر منفی در روحیه اش خواهد گذاشت و باعث خشم یا اضطرابش می شود».
*درباره مرگ عزیزان به کودکان دروغ نگویید!
برخی از پدر یا مادرها از ترس روبه رو کردن بچه ها با واقعیت مرگ عزیزشان به آنها دروغ مصلحتی میگویند. مثلا به بچه میگویند که مادرت سفر رفته یا بیمار است و مدتی در بیمارستان به سر می برد و مدام بچه را در چشم انتظاری میگذارند. متفقی در این باره میگوید که چنین کاری اشتباه است ، چون هم بچه مدام پرس و جو میکند و چشم انتظاری باعث اختلال اضطرابی اش می شود و هم اطرافیان باید دروغ های مختلف به او بگویند که یک جا فاش و اعتماد بچه نسبت به دیگران سلب می شود. بنابراین حقیقت، حقیقت است؛ هر چند تلخ کودک باید با آن به طور صحیح روبه رو شود.»
*مواجهه کودک با مرگ پدر یا مادرش ؛ چگونه؟
کودک باید با مرگ پدر یا مادرش روبه رو شود. مثلا کودکی که مادرش مریض شده، مدتی هم در بیمارستان بوده و بعد فوت می کند، بهتر است ارام آرام در جریان مرگ مادرش قرار بگیرد، ابتدا بداند که مادر مریض بوده و بعد ازشدت بیماری فوت شده است. اینکه مرگ پدر یا مادر را از بچه پنهان کنند و اجازه ندهند او در مراسم های آنها شرکت و عزاداری کند، کاملا اشتباه است. کودک در هر مقطع سنی به ویژه کودک بالای شش سال حتما باید در مراسم عزاداری مادر یا پدرش شرکت کند تا تخلیه روحی و روانی شود. این بچه اگر دور از مراسم نگه داری شود و ناگاه زندگی اش را خالی از پدر یا مادر ببیند، قطعا افسرده یا دچار اختلالات دیگر می شود.
سعی کنید اطلاعاتی که درباره مرگ عزیزی به فرزند او می دهید کاملا صادقانه و درست باشد تا او نیز درک درست و واقعی از این رخداد کسب کند. نکته دیگر پدر یا مادر باقی مانده بهتر است بتوانند شرایط را پس از مدتی از مرگ همسر خود مدیریت کنند و اجازه ندهند سایر اقوام یا دوستان در تربیت بچه یا رفتار با او خللی به وجود بیاورند. چرا که عده ای ممکن است به دلیل دلسوزی شروع به رفتارهایی کنند که بچه سردرگم و گیج شود. بهتر است پدر یا مادر پس از فوت همسرش، زندگی خود را بعد از مدتی به حالت اول در بیاورند.»
برخی از روان شناسان معتقد هستند که کودک در هر سنی که باشد ، با از دست دادن یک عزیز مثل پدر یا مادر باید در مراسم عزاداری شرکت کند، تا هم غمگین شدن و گریه کردن را یاد بگیرد، با عزیزانش همدلی کند و هم اینکه با او وداع داشته باشد. حال ممکن است پیامدهای پس از این واقعا برای کودکان کمتر یا بیشتر از شش ـ هفت سال متفاوت باشد، مثلا اینکه کودک کمتر از شش سال حساسیت های بیشتری از خود نشان می دهد و ممکن است درجه وابستگی اش به پدر یا مادر باقی مانده بیشتر شود، گاهی سوالاتی بپرسد مثل اینکه:«کی می تواند دوباره مادر یا پدرش را ببیند؟» یا «آیا آنها باز خواهند گشت یا خیر؟». نکته اینجا این است که اعضای خانواده صبور باشند و خیلی قطعی درباره بازگشت ناپذیر بودن جسم پس از مرگ با بیان کودکانه صحبت کنند.
برای بچههای بالای هفت سال نیز که در مراسم پدر یا مادرشان شرکت میکنند، ممکن است سوالات بیشتری پیش بیاید، مثل اینکه اضطرابشان درباره نحوه زندگی پس از فرد فوت کرده، زیاد شده و حال چطور باید زندگی کنند ، آیا خودشان هم ممکن است بمیرند، سایر عزیزانشان را از دست بدهند یا بر اثر بیماری پدر یا مادر باقی مانده شان را هم از دست بدهند؟
متفقی میگوید: «اگر این دست سوالات برای فرزند شما هم پیش آمد که مثلا آیا ممکن است بقیه اعضای خانواده هم بمیرند و او را تنها بگذارند یا خودش بمیرد، بهتر است پدر یا مادر واقعیت ها را طوری به بچه بگویندکه او احساس عدم اطمینان و اضطراب جدایی نکند. مثلا به او بگویند که تا خیلی پیر نشوند یا دچار بیماری نشوند نخواهند مُرد و او را تنها نمی گذارند.
در توضیح مرگ مادر یا پدری که به طور ناگهانی مثلا با تصادف یا بیماری یکباره فوت شده نیز اطرافیان خیلی باید مراقب باشند و کاملا شفاف به او بگویند که مادر مریض شده و از دنیا رفته یا مثلا تصادف کرده ، مدتی در بیمارستان بوده اما ممکن است دیگر بیدار نشود و پیش خدا برود.»
در نهایت اینکه صحبت درباره مرگ با کودکان کار دشواری است چرا که بزرگترها می ترسند اشتباه کنند، بچه ها را بترسانند یا دچار اضطراب کنند، بنابراین برای اینکه بچه را در موقعیت امن قرار دهند، تمام تلاششان این است که او را از فاجعه مرگ عزیزان دور نگه دارند اما واقعیت این است که کودک باید با مرگ عزیزانش کنار بیاید و صبر را تمرین کند. برای آشنا کردن مفهوم مرگ برای کودکان در سنین مختلف میتوانیم تمرین هایی بکنیم مثل اینکه از تمرین آشنا کردن ذهن بچه با مرگ حیوانات شروع کنیم، اگر پرنده یا گربه ای دیدیم که مرده، برایش کودکانه توضیح دهیم، اگر فرد غریبه ای براثر بیماری مرد، سوالاتش را پاسخ دهیم اما به حدی که باعث اضطرابش نشود.
پدر یا مادری که با بحران سوگ فرزندشان در اثر فوت یکی از عزیزان روبه رو شده اند و نمی دانند چه کار باید بکنند نیز بهتر این است که نزد یک مشاور و روانشناس حاذق کودک مراجعه کنند و از او مشاوره بگیرند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سوگ فوت عزیز سوگ کودک مرگ پدر و مادر مرگ پدر یا مادر پدر یا مادرش مادر یا پدر درباره مرگ مرگ عزیزان روبه رو بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۳۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاوره؛ حریمی امن برای بازیابی، تقویت و پیشرفت
تمام افراد برای بروز احساسات، عواطف، افکار و نگرشهای خود نیازمند حریمی امن هستند تا به خودآگاهی و خودباوری بیشتر و بهتری برسند، در مسیر مثبت زندگی گام بردارند و با تقویت نقاط قوت و بهبود نقاط ضعف خود، کارکردهای فردی و اجتماعی بهتری داشته باشند که این حریم امن، با همراهی افرادی متخصص میسر میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سلامت روان از مهمترین مقولههایی است که در تمام ابعاد زندگی افراد تأثیرگذار به شمار میرود و ارتباط سلامت روان با سلامت جسم و کارکردهای فردی و اجتماعی افراد غیرقابل انکار است؛ به طور کلی با توجه به شرایط جوامع، گسترش شهرنشینی، افزایش استرس و اضطراب، کمبود وقت و سختی مشاغل، سلامت روان برخی افراد در معرض تهدید قرار میگیرد و این تهدید میتواند اثراتی سو بر پیشرفت و روال طبیعی داشته باشد.
علاوه بر اهمیت پرداختن به مقوله سلامت روان، گرفتن راهنمایی، مشاوره و مشورت از افراد متخصص برای تصمیمگیری از دیگر مواردی است که میتواند افراد را به مسیر پیشرفت، شناخت مهارتها، تواناییها، استعدادها و بهبود نقاط ضعف و سبک زندگی نادرست، به خوبی هدایت کند، در این بین گاهی نیز افراد به اصطلاح با بنبستهایی در زندگی مواجه میشوند که برای یافتن راه خروج از آنها سردرگم ماندهاند و تأثیر یک راهنما به خوبی برای آنها آشکار میشود.
بهرغم وجود نگرشهای نادرست در خصوص مراجعه به روانشناسان و مشاوران متخصص در حیطههای مختلف، طی سالهای اخیر شاهد بهبود شرایط و قرارگیری نگرش بسیاری از افراد در مسیر صحیح هستیم، اما این موضوع همچنان برای برخی افراد مغفول مانده است، از همین رو نیازمند تداوم فرهنگسازی برای ارتقای جایگاه خدمات روانشناسی، روانپزشکی و مشاورهای در تمام جوامع جهان هستیم.
نقش بیبدیل روانشناس و مشاور در بهبود روند زندگی افرادحسین روزبهانی، دکترای روانشناسی و عضو سازمان روانشناسی کشور، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: انسانها از زمان شناخت خود و آغاز تصمیمگیری، در موضوعات متعدد نیازمند مشاوره و راهنمایی هستند و نمیتوان فردی را از این موضوع استثنا دانست، چراکه هر فردی به صورت کامل از تمام موضوعات اطلاعی ندارد و تصمیمگیری در خصوص یک مسئله نیازمند اطلاعات و دانش است، از همین رو استفاده از راهنمایی دیگر افراد به خصوص بزرگترها و افراد باتجربه برای تصمیمگیری از الزامات زندگی هر فرد محسوب میشود.
وی با بیان اینکه به طور معمول تصمیمگیریها در سنین کودکی با همراهی و مشاوره از والدین و در سنین مدرسه با همراهی معلمان و دوستان انجام میشود، افزود: افراد در طول زندگی خود، در موقعیتهایی خاص از جمله انتخاب رشته، نحوه مطالعه، ازدواج، ارتباطات بین فردی، انتخاب شغل، تربیت کودکان و درگیری با اختلالات روانی به صورت ویژه نیازمند دریافت مشاوره تخصصی از افراد متخصص حوزه مربوطه هستند.
عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه گاهی اوقات افراد با اختلالات متعددی درگیر میشوند و برای درمان این اختلالات نیازمند همراهی یک روانشناس در زندگی خود هستند، تصریح کرد: افراد درگیر با اختلالاتی از جمله افسردگی، وسواس، دوقطبی، اسکیزوفرنی، پارانوئید، مرزی و ضداجتماعی به طور حتم نیازمند دریافت درمان از سمت مشاور یا روانشناس هستند و در صورت نیاز به روانپزشک ارجاع میشوند تا درمانهای دارویی نیاز خود را دریافت کنند.
روزبهانی با بیان اینکه رواندرمانی در طی شدن مسیر زندگی به صورت طبیعی و عادی به افراد کمک ویژهای میکند، ادامه داد: به طور کلی، مراجعه به روانشناس و مشاور علاوه بر اینکه به افراد کمک میکند مسیر زندگی خود را به صورت طبیعی طی کنند، به آنها کمک میکند در مسیر موفقیت گام بردارند و از استعدادهای خود به خوبی استفاده کنند.
از هر هشت نفر، یک نفر درگیر اختلال روانی استوی با اشاره به اینکه تغییر سبک زندگی ناسالم، تقویت ضعفها، مهارت آموزی، کنترل هیجانها از جمله اضطراب، مهارت ارتباط مؤثر، تغییر باورهای اشتباه و در نتیجه رسیدن به روندی طبیعی و رو به رشد، تنها بخشی از نقاط قوت مراجعه به روانشناس و مشاور محسوب میشود، گفت: در گذشته نگرش و میل افراد نسبت به مراجعه به یک مشاور یا روانشناس بسیار پایین ارزیابی میشد، اما اکنون شاهد بهبود فرهنگسازیها در این خصوص در سراسر جهان هستیم.
عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه در گذشته بسیاری از افراد مراجعه به یک روانشناس یا مشاور را برای افراد به اصطلاح دیوانه میدانستند، اضافه کرد: اکنون شاهد اصلاح شدن این نگرش در سراسر جهان هستیم و اکنون برخی افراد پیش از اینکه درگیر نوعی اختلال شوند، به منظور بهبود زندگی و عملکرد خود به یک فرد متخصص که تحت عنوان روانشناس یا مشاور شناخته میشود مراجعه میکنند.
روزبهانی طی دو تا سه سال اخیر به وضوح شاهد تغییر دیدگاهها در خصوص مراجعه به روانشناس هستیم، افزود: برخی از خانوادهها با تغییر نگرشهای اتفاق افتاده برای گرفتن مشورت در خصوص کوچکترین مسائل نیز به مشاور یا روانشناس مراجعه و کمک و راهنمایی دریافت میکنند.
وی با بیان اینکه بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی، از هر هشت نفر، یک نفر درگیر اختلال روانی است، تصریح کرد: با توجه به این آمار، نیاز به فرهنگسازی بیشتری در خصوص مراجعه افراد به مشاور و روانشناس در سراسر جهان وجود دارد، چراکه رفتار افراد درگیر با اختلالات روانی، اطرافیان آنها را نیز درگیر میکند و حتی در صورتی که افراد درگیر اختلالی نباشند نیز میتوانند جهت بهبود زندگی خود از فرد متخصص کمک بگیرند.
عضو سازمان روانشناسی کشور با اشاره به تأثیر روانشناس و مشاور به منظور حفظ روند مثبت زندگی، پیشگیری از مختل شدن روند رو به رشد و بازگشت به حالت طبیعی در صورت وجود اختلال ادامه داد: در خصوص فرهنگسازی برای مراجعه به روانشناسان و مشاوران متخصص اقدامتی انجام شده و میشود، اما هرچه این فرهنگسازی بیشتر و بهتر باشد، شاهد نتایج مثبتتری در جامعه خواهیم بود.
والدین چه زمانی و در چه مواردی باید برای کودکان به روانشناس مراجعه کنند؟شهرزاد دوستانی، مشاور و روانشناس کودک در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: رشتههای مشاوره و روانشناسی طی سالهای اخیر مورد توجه افراد مختلف قرار گرفته است و میتوان اعتقاد داشت که خدمات مشاوره و روانشناسی از آخرین اولویتهای خدمات درمانی، به اولویتهای بالاتری رسیده و جایگاه بهتری میان آحاد جامعه کسب کرده است.
وی با اشاره به اینکه خدمات مشاوره و روانشناسی به چندین بخش متفاوت تقسیمبندی میشود که یکی از بخشهای حائز اهمیت این حوزه مربوط به مشاوره و روانشناسی کودکان است، افزود: یکی از مهمترین دلایلی که افراد به مشاوران و روانشناسان کودک مراجعه میکنند، رخداد اتفاقات غیرمنتظره مانند تصادف، از دست دادن یک فرد عزیز، جدایی والدین، متولد شدن فرزند دیگر، مهاجرت و تغییر محل سکونت، است که رفتار و هیجانات کودک را تغییر میدهد.
این روانشناس و مشاور کودک با بیان اینکه رخداد اتفاقات غیرمنتظره مذکور میتواند منجر به برانگیخته شدن احساسات، بروز اضطراب، ترس و حتی افسردگی شود، تصریح کرد: گاهی اوقات نیز مشکلات رفتاری در کودکان دیده میشود که علت آنها به صورت واضح مشخص نیست.
دوستانی ادامه داد: بسیاری از اوقات خانواده و والدین موفق به پیدا کردن ریشه رفتارهایی از جمله داشتن لجبازی زیاد، پرخاشگری، تشدید ترس، اضطراب بالا هنگام خواب و تعاملات، گوشهگیری و نداشتن مشارکت، نمیشوند و توان انجام مداخله در خصوص بهبود رفتار کودک را نیز ندارند و در چنین شرایطی، خانوادهها باید پیش از شدت گرفتن این رفتارها و سختتر شدن مداخله و درمان کودک از مشاور یا روانشناس کمک بگیرند.
تأثیر سن کودک در طی شدن روند مداخله و درمانوی با بیان اینکه هرچه سن کودک پایینتر باشد و والدین برای درمان مراجعه کنند، نتیجه بهتری دریافت خواهند کرد، گفت: یکی از دانشهای بسیار مهمی که هر والد باید از آن مطلع باشد، روند طبیعی رشد جسمانی، روانی و رفتاری کودک و واکنشها و رفتارهای طبیعی و غیرطبیعی است، هنگامی که والدین از این روند طبیعی آگاه باشند، پس از خارج شدن روند از شرایط طبیعی خود، بلافاصله برای درمان به روانشناس یا مشاور مراجعه خواهند کرد.
مشاور و روانشناس کودک با اشاره به اینکه زمانی که والدین به روند طبیعی رشد کودک خود آگاه نباشند، بروز رفتارهای غیرطبیعی را نادیده خواهند گرفت و مداخله به هنگام، به مداخله دیرهنگام تبدیل و حتی گاهی اوقات مداخله ناممکن میشود، اضافه کرد: برخی از والدین نیز هنگام نداشتن آگاهی لازم از روند طبیعی رشد، با هر اتفاق یا رفتاری از خود نگرانی نشان میدهند که این موضوع نیز مثبت تلقی نمیشود.
دوستانی با بیان اینکه مشکلات داخل مدرسه کودکان نیز از جمله دیگر مواردی است که گاهی اوقات نیازمند مداخله یک فرد متخصص دارد، افزود: مشکلات رفتاری در روابط با همسالان و همکلاسیها، میزان مشارکت و ارتباط با مدرسه و سایر دانشآموزان، اعتماد به نفس، خودباوری، یادگیری، تمرکز و دقت، فراموش کردن مباحث درسی و داشتن مشکلات زیاد در دروس متفاوت، از جمله مواردی است که والدین باید نسبت به آنها در ارتباط با فرزند دانشآموز خود مطلع باشند و برای رفع آنها از یک فرد متخصص مشاوره دریافت کنند.
وی با بیان اینکه داشتن یا نداشتن انگیزه در کودکان از جمله مواردی است که والدین باید نسبت به آن توجهی ویژه داشته باشند، تصریح کرد: هنگامی که کودک در مسائل متفاوت از انگیزه کافی برخوردار نیست، این موضوع باید از ابعاد مختلف بررسی و ارزیابی شود تا با توجه به علت، مداخلات صورت گیرد.
متخصصان امر معتقدند؛ مراجعه به یک روانشناس یا مشاور و دریافت خدمات رواندرمانی، میتواند منجر به ایجاد تغییراتی گسترده و مثبت در زندگی افراد شود و چشمانداز جدیدی به آنها ارائه کند تا قطار زندگی خود را روی ریل پیشرفت و موفقیت به راه بیندازند؛ به طور کلی برای دستیابی به سلامت روان، کیفیت زندگی و بهزیستی و از سمتی دیگر به منظور پیشگیری، شناسایی و درمان انواع اختلالات یا آسیبهای روانی و اجتماعی، بهرهمندی از خدمات مشاوره و رواندرمانی از جمله نیازهایی است که در زندگی هر فرد احساس میشود و از همین رو، فرهنگسازیهای ویژهای باید انجام شود.
کد خبر 746954